فکر میکنم ویروس ها تا بدن ضعیف و نحیف منو میبینن دستاشونو میزنن به هم و یه هفته ده روزی خودشونو به یه بدن خوش ویروس مهمون میکنن از هر موج آنفولانزای اومده هیچ کدومو رد ندادم یک هفته تب و لرز درد و بی اعصابی و همزمان باهاش کار عملا کل خانواده بسیج میشدن تا نمیرم! یکی کارای خونه رو میکرد یکی سوپ میاورد یکی سرم وصل میکرد خلاصه کفن رو فروختم و همین یکی دو هفته پیش بلاخره لباس عافیت پوشیدم 

اما کرونا که امیدوارم بدنم بعد از اون همه روزها و شب های سخت کمی ادب شده باشه و زرتی نگیرتش تا الان که چیز خوبیه تعطیل مون کرده که خودش خیلی حال میده! مرز های رعایت بهداشت فردی رو جا به جا کرده و چیزی که خیلی دوست دارم اینه که مجبور نیستی دست بدی و روبوسی کنی چقدددر متنفر بودم از این روبوسی های الکی و مجبوری که به کدوم قانون نانوشته ای سه بار بود خداکنه این ویروس این فرهنگ غلط رو از بین ببره تا حرمت آغوش ها ازبین نره تا فقط دست کسیو لمس کنم که از فشردنش لذت میبرم تا کسیو بغل کنم و ماچ و بوسه که واقعا از دیدنش به اون اندازه ذوق کرده باشم! کرونا مچکریم 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها